شاید طلوع خورشید☀️

بیا

همش خواستم کسی ناراحت نشه 

خوشگل باشم مهربون باشم دوست داشتنی باشم

مودب باشم خانومانه رفتار کنم لباس مناسب بپوشم 

تو جمع حرف اضافه نزنم یه چیزی نگم که چرت باشه یا بی مزه!

نمراتم نباید کم باشه وای زشته ..

استرس وای اگر خوب نشه نمراتم چی؟ اگر عقب بمونم چی؟ اگر نشه چی؟

از حق ام دفاع کنم؟ وای ولش کن دعوا نشه:/

نگن دختر زبون درازیه! 

بچگی چی؟ فقط پدرو مادر خوشحال که چقدرررر بچه امون مودبه اونم فقط پز جلو دیگران:(

دنبال تایید دیگران! مگه دیگران کی هستن؟

منِ محتاط که کودک درون غم زده ام رو قایم کردم 

و در انتها نشون دادم و تمام!

فدای خودم بِرَم مطمئنم خدا جبران می‌کنه:) 

می‌دونم کودک درونم ترسیده، زخم هاش رو دیده و میگه کی میخواد بغلم کنه و بگه تو دوست داشتنی هستی حتی وقتی موهات شلخته هس حتی وقتی خنگ میشی حتی وقتی شیطون میشی حتی وقتی جوک بی مزه میگی و غش می‌کنی از خنده وقتی میخندی:))))

خدا جون می‌دونم قلب پاکمو دیدی و کمکم کردی و می‌دونم بازم کمکم میکنی💜

تروما

کاش وقتی زخم هامون بهم نشون میدیم 

یهو از همون زخم  به عنوان نقطه ضعف استفاده نکنی؟

میدونی من باید یه نفر رو خیلی دوست داشته باشم یا معتمدم باشه که بذارم زخم هامو ببینه، کاش خرابش نکنیم ..

چون اون فرد تا برگرده طول می‌کشه ..

نمیدونی

و..

من باز تنها موندم!

باز چرا میگم چون توی خانواده توی دوستان توی جامعه تنهام..

بازم این تنهایی رو حس کردم اما قوی تر خیلی بیشترر

آخه بمیرم برای خودم، برای دلم 💜

ولی آرام دیگه ای مطمئن ام باهاش رو به رو میشم:) 

عزیزم دلمی آرام :))

بهت قول میدم یکسال دیگه همین موقع ها خیلی عوض شده باشی؛

و به چیزایی که میخوای برسی نزدیک شدییی خیلی :)

فدای چشمای مهربونت که همه میگن زیبا بهشون نگاه می‌کنی و دوست دارن اینجوری از دید تو دیده بشن:)

فدای قلب مهربونت که همین مهربونیت به قول یه نفر ما رو کشته 😁

دوسِت دارم و می‌خوام که دنبال آرزوهای بزرگ باشی:))))

خدا هست بهت کمک می‌کنه ایمان دارم بهش🩷

انتخاب من

مطمئنم یه روز زود میام میگم که از انتخابم راضیم :)

و انتخابمو خیلی دوست دارم 💜 

دوست دارم آرام

بهم گفته که آهنگ غمگین گوش ندم!

در دوره پریودی باشی، آهنگ غمگین گوش بدی و به گذشته هم فکر کنی چی میشه؟

دیگه مثل قبل نیست؟ می‌گذری..

فقط یه سنگینی احساس میشه که میگه تجربه بود تموم شد.

شاید یه روزی یه جایی گفتم ممنون که آرام رو در مقابل خودش قرار دادی که آرام اینه؛ حالا چه خواسته چه ناخواسته..

من تنهایی رو به معنای واقعی فهمیدم نمیدونم چی بود هنوز متعجم شاید هم نیستم.

شاید خدا خواست، یه نفر بهم گفت خدا خیلی تو رو دوست داره خیلیببیییی❤️

گفتم اینو از کجا میدونی؟ گفت چون ما دوستتت داریم خیلیببیییی

خندیدم:)

خودت رو اذیت نکن این همه خودت رو باز خواست نکن این همه نخواه که بی اشتباه باشی اصلا انسان جایز الخطاست تو چه توقعی از خودت داری؟

دلم تنگه یه موقع هایی توی گوشیم نمیدونم دنبال چی میگردم این اذیتم می‌کنه..

و نکته پایانی: 

آرام تو خیلی دوست داشتنی هستی جوری که غمگین بودنت ما رو هم غمگین می‌کنه پس شاد باش:) 

 

پس از

پس از چندین ماه و گذر از روزهای سخت بلاخره جواب معما رو فهمیدم!

خواست و نخواست و خواست و نشد..

به من یا دنیا یا نمیدونم هر چیز دیگه ای بستگی نداشت! 

به چیزای دیگه مرتبط بود که من دخیل نبودم و شاید ترس؟ 

هییی و حالا میتونم آروم بگیرم شاید این مدت از بس ذهنم سرچ کرد و دنبال جواب بود سوخت به معنای تمام.

قبلا حس های متفاوتی داشتم خشم، ناراحتی، حقیر دیده شدن، دلتنگی، مظلومیت، عصبانیت، گریه..

من افتخارم میکنم به خودم به خاطر گذرون روزای تغییر کردن

دوسِت دارم 💜 عزیزمنی✨ شد شد نشد فدای سرت چیزی از تو کم نمیشه:))

در ضمن هر فردی داستان موفقیت خاص خودش رو داره و زندگی هم قطعا بهترین برای تو سره راهت قرار خواهد داد:)

من یک منِ دیگه هستم؛ با تجربه تر با احساسی متفاوت 

دنبال اهداف و خودمو ارزشمند می‌دونم و بالاخره آشتی درون رخ داد اما چه سخت:)

 

دور تند چرا؟

چه خبر اخه؟ 

چرا دور تندِ همه چیز؟ 

کار ازدواج بچه 

من میگم تونستن تصمیم های درست بگیرن یا انتخاب های درست داشتن یا شانس داشتن 

دوست داشتم  و دارم شغلم راحت تر باشه 

شاید ما براساس تلاش هامون به خواسته هامون نمی‌رسیم یا شایدم برای یه عده هست!به خودم فکر میکنم که دقیقا چی میخواستم خب نامشخص پس حرفم چیه؟ 

چند سال با افسردگی زندگی کردن و روحیه سرزنش گری و سکوت و ... مثلا میخواستم اوکی هم باشم خخخخ تازه با همین موضوع هم تو زمینه های که خواستم موفق بودم اما انتخابم بود که تو این مسیر باشم آیا علاقه ام بوده؟ خیر 

میگن برای ایجاد تغییر باید جهش کنی، من نیاز به جهش دارم جهش قوی.

خدا جون بهم کمک کن من خواستار تغییرم من می‌خوام تغییر کنم و می‌خوام به علاقه ام برسم حتی اگر بگم سن ات گذشته ( غلط کردن مگه چند سالمه 😅) 

بذارین از یه خواستگارم بگم 😶 ما با این آقا صحبت کردیم خب من همیشه میگفتم خدا کنه هر فردی که میاد که با هم صحبت کنیم از اینا نباشه که هییی کلاس پولش رو بذاره دقیقا این خودش بود مکالمه اش،، من اینقدر ماشین دارم من نمی‌دونم اونجوری اینجورم،، بچه پرو بود بعد منم میگفتم شاید میخواد اینجوری بگه که من با زحمت های خودم بدست آوردم یعنی یه روز خیلی دلم شکست گفتم باید به جایی برسم که 

بچه ام اگر یه روزی خواست ازدواج کنه بحث مالی پیش نیاد! من به یک نیروی عمیق و قوی نیزا دارم:) این افسردگی لعنتی اگه نبود به موفقیت های بیشتری می‌رسیدم.

البته همین فرد بعدا پشیمون شد ولی دیگه پشیمونی هیچ فایده ای نداره!!

۰ نظر

من دلم میخواست

آرام عزیزم دوست دارم عزیزممم 💜 

تو خیلی مهربونیییی و دوست داشتنی و پر تلاشی :) 

دوست دارم به اهداف زیادی برسی و همیشه لبخند رو لبت باشه :))

خودت رو دوست داشته باش!

باخت رو قبول نکن:) تو باهوشی نه؟  تو لایق بهترین ها هستی:) 

 

شوخی

رفته بودیم یه فروشگاه باحال از این لپ لپا دیدم  میگفتم اینو می‌خوام 

پسره پیشخوان مات و مبهوت نگام میکرد که این دیگه کیه 🤣 و جدی می‌گفت آره خانوم مدل های دیگه اشم داریم..

فقط چهره جدی اش که میخواست نخنده و من که یه ریز می‌خندیدم و اسپت میکردم و دوستم می‌گفت خدایی بچه ای 😀 و می‌خندید و جدی میشد 🤣🤣🤣🤣🤣

چرا جلو خنده تون رو میگیرن 😁

می‌گفت این به چه دردت میخوره خخخخ

فقط وقتی میخندیم که بیا اینو بخریم خیلی باحاله 😁 

 

حالا این خوبه رفته بودم یه جایی بخش کاری بود میخواست مثلا کارمو انجام بده پرو اقا برگشت گفت شمارتون رو بدین با خودم گفتم شمارمو میخوای الان حالیت میکنم 😂

برگشتم گفتم شماره ام؟  گفت اره.

خلاصه شماره رو دادم همش هم می‌گفت شماره خودتونه! 

منم تو دلم می‌خندیدم میگفتم آره شماره خودمه.

وقتی از اونجا رفتم گفتم فقط زنگ بزن به شماره که طرف حالت رو بگیره 🤣🤣

هاها پرو بی ادب :| وظیفه ات که کارمو انجام بدی !  

دوستم می‌گفت آرام شیطون نباش خخخخخ 

میدونی من زمانی شیطون میشم که بدونم آدم همراهم خیلی خوبه و امن هست:)

 

افسردگی و من

افسردگی خود کلمه هم برام حس منفی داره..

می‌دونم از سال هشت سال پیش افسردگی داشتم، زمان طولانیه من به دنبال درمان اصلیش نبودم فقط میخواستم با سخت گیری از خودم، چشم پوشی کنم یا شایدم رفعش.

همش اهداف بلندمدت که در کوتاه ترین زمان بهش برسم به خیلی هاش هم رسیدما مثلا میگفتم من باید با بهترین استاد دانشکده فلان جا کار کنم خب یادمه ۲ ماه مداوم فیلم آموزشی میدیدم یعنی از ساعت ۷ صبح تا ۲ نصف شبه من مداوم فیلم نگاه میکردم جوری که توی جلسات و کارگاه ها از استاد اون درس جلوتر بودم و تشویق ام میکردن( اساتید حرفه ای نه الکی) مهارتی داشتم که خیلی محدود اونو بلد بودن:) 

اینو ندیدم! یعنی وقتی به موفقیت ها می‌رسیدم فقط پنج دقیقه اولش هیجان زده بود اونم میگفتم این که چیزی نیست:| لعنتی دقیقا چی میخوای؟

چند بار پارتی بازی شد و به حق ام نرسیدم و این حس افسردگی دوباره غلبه کرد .. در کمترین مدت بدون آموزش تونستم یه مجموعه رو مدیریت کنم و افراد اون مجموعه تشویق ام کنن و مورد تقدیر واقع بشم.

رزومه ام رو تقویت بیشتر کردم و حتی افراد که تجربه شون بیشتر از من بود بابت این رزومه تعجب کردن که با این سن کم تونستم چنین امتیازات و افتخارات داشته باشم و منو  به اینکه اعتماد بنفس بیشتر داشته باشم و بزرگ تر فکر کنم، تشویق کردند.

به باهوش بودنم بارها اساتید  گوش زد کردن که چرا خودت رو دست کم میگیری! 

یکبار دیگه با یه اتفاقات دوباره افسردگی ام خیلیببیییی بیشتر شدت گرفته که چند مدت پیش دوست نداشتم از خونه بیرون برم حوصله هیچی رو نداشتم هنوزم به مقدار هست!

میدونی افکاری مثل اینکه تو به دختری چرا نرفتی معلم بشی کارت راحت تر بود و زودتر از هم ازدواج میکردی آزارم میده!

اینکه چرا ساکتی و هیجان انگیز نیستی آزارم میده

اینکه تو فقط چون پشتکار داری موفقی آزارم میده

اینکه سطح جایی که هستم و باید بالاتر از این باشه چون من تلاشگرم آزارم میده

اینکه بهم توهین بشه و تو خودم بریزیم آزارم میده

اینکه با صداقت تمام کار کنم و طرف بهم دروغ بگه آزارم میده

اینکه گاهی دوست دارم صد درصد برنامه روزام رو کامل انجام بدم و گاهی نمیشه آزارم میده

اینکه یادم حرف استادم هام می‌گفته که حیفه حتما ارتقا بده خودت و شرایطش به خاطر افسردگی هی عقب میوفته آزارم میده

اینکه افسردگی روی وزن ام تاثیر گذاشته و می ترسم زشت بشم آزارم میده

اینکه اگه دختر دوست داشتنی نباشم آزارم میده

اینکه نکنه تا آخر عمرم تنها باشم آزارم میده

اینکه نمی تونم سریع به خواسته هام برسم آزارم میده ( مثلا سریع ماشین بخرم  آخه لعنتی کی می‌تونه :/) 

اینکه نتونم کار رو دقیق انجام بدم و ممکن اشتباه کنم آزارم میده

اینکه این حجم از توقع از خودم دارم آزارم میده

اینکه هیچ دوستی ندارم که حرف دلمو بفهمه آزارم میده

اینکه دلم میخواد یکی بغلم کنه و بگه هیچی نیست و هیشکی نیست آزارم میده

اینکه بقیه با حرفاشون اذیتم میکنن آزارم میده

اینکه در آینده قرار زندگیم چه جور باشم آزارم میده

اینکه حرف های گذشته تو ذهنم پلی میشه آزارم میده

اینکه نمی تونم بخونم و ذهنم درگیره آزارم میده

اینکه میتونم و نمی‌خوام و خسته ام آزارم میده

اینکه منتظرم که یه نفر پیدا بشه و کمک کنه آزارم میده 

اینکه ...

۰ نظر