رفته بودیم یه فروشگاه باحال از این لپ لپا دیدم  میگفتم اینو می‌خوام 

پسره پیشخوان مات و مبهوت نگام میکرد که این دیگه کیه 🤣 و جدی می‌گفت آره خانوم مدل های دیگه اشم داریم..

فقط چهره جدی اش که میخواست نخنده و من که یه ریز می‌خندیدم و اسپت میکردم و دوستم می‌گفت خدایی بچه ای 😀 و می‌خندید و جدی میشد 🤣🤣🤣🤣🤣

چرا جلو خنده تون رو میگیرن 😁

می‌گفت این به چه دردت میخوره خخخخ

فقط وقتی میخندیم که بیا اینو بخریم خیلی باحاله 😁 

 

حالا این خوبه رفته بودم یه جایی بخش کاری بود میخواست مثلا کارمو انجام بده پرو اقا برگشت گفت شمارتون رو بدین با خودم گفتم شمارمو میخوای الان حالیت میکنم 😂

برگشتم گفتم شماره ام؟  گفت اره.

خلاصه شماره رو دادم همش هم می‌گفت شماره خودتونه! 

منم تو دلم می‌خندیدم میگفتم آره شماره خودمه.

وقتی از اونجا رفتم گفتم فقط زنگ بزن به شماره که طرف حالت رو بگیره 🤣🤣

هاها پرو بی ادب :| وظیفه ات که کارمو انجام بدی !  

دوستم می‌گفت آرام شیطون نباش خخخخخ 

میدونی من زمانی شیطون میشم که بدونم آدم همراهم خیلی خوبه و امن هست:)