بد دلم شکست 

میگذره مثل قبل بی تاب نیستم یه حس خالی بودن دارم..

میدونی دلم برای تو نمیسوزه 

دلم برای خودم میسوزه! 

بعد از این سال ها بلاخره خودمو دیدم 

مثل یه بچه کوچیک که بعد از مدتی از مامانش جدا شده و پیداش کرد و می پره تو بغلش.

کودک درونم زخمی زخمی بود و شاید هست زخمی که تو باحرفات زدی 

نیازه که کار بشه روش.

درستش میکنم قول میدم میتونم 

اما میدونی با این حجم از غم چه کنم؟ 

غم تو نه ها، غم این سال ها 

به قول روانشناس ام گفت تو دوستش نداشتی تو خودت رو دوست داشتی که بلاخره تونسته بودی نشونش بدی..

یادته گفتی آرام اگر نشد من یادم میاره تو چی؟ تو هم یادت میره، تو یادت نمیره نه؟

همه اینا تجربه میشه تجربه ارزشمندی که توی دفترچه زندگیم میمونه.

می‌دونم حتی با این گریه هایی که میریزم، بلاخره درست میشه اینو مطمئن هستم 

یا با تنهایی ام حال میکنم و خودمو دوست دارم 

یا زندگی که لایقش هستم رو زندگی میکنم 

اینو مطمئن ام اصلا قلبم میگه.

خودم خودمو پیدا میکنم و پشت خودم میمونم💜

آدم که یکبار بیشتر زندگی نمیکنه بهتره که قشنگ زندگی کنه:)