یه  سریالی دارم نگاه میکنم بازیگر نقش زن گریه میکرد و حرف های دلشون داشت میزد که تو داغونم کردی، تو بهم گفتی حوصله سر برس تو، تو ذوقم زدی ..

منم همزمان داشتم گریه میکردم ( خودآزاری دارم می‌دونم 😁) وقتی بغلش کرد و گفت گریه نکن، حس کردم شاید من ناراحت اینم که همدردی نشد باهام، غم تو دلم رفع نشد.. 

من ناراحت اینم که هم در حق ام بدی شد و هم خود فرد فهمید بدی کرده و خواست ضربه ای نببینم آخه من چه جور اینو هضم کنم 😥 بعضی مواقع میگم زندگیه دیگه این خوبی هم به خاطر دعای خیر آدم های که دوسم دارن و .. هست.