نمیدونم کلی حرف تو دلم هست اما مثل قبل دلم نمیخواد که بگم ..
پی نوشت: بعضی از بیمارام خیلی خوبن، منو یاد چندین سال پیش که بچه تر بودم میندازن:) میگه خیلی شیطونی و دوسِت دارن. گفتم باید همین طور بود چرا که نیومده که برج زهرمار رو ببینه! دستمو گرفته بود گفت خدا دستت رو بگیره.
هر آنچه درون تو هست خوشگله؛حتّی تلاشهای ناموفقت برای پنهان کردن غمهات...♥️🌿